ارد بزرگ می گوید : بخشندگان فرمانروایان بی تاج و تخت میانه مردمند . 
ارد بزرگ می گوید : مردم همواره گوش به ندای بخشندگان دارند . 
ارد بزرگ می گوید : برای رسیدن به بلندای بخشندگی باید از آز وجود خویش بگذری . 
ارد بزرگ می گوید : اگر پی به شکوه و گستره خرد خویش ببریم هیچ گاه به گردن کشی روی نمی آوریم . 
ارد بزرگ می گوید : گردن کشی آدمیان ، ریشه در ریزی و خردی میدان اندیشه آنان دارد . 
ارد بزرگ می گوید : چه بسیار گردن کشانی که به آنی دچار  زبونی شدند . 
ارد بزرگ می گوید : گردن فرازان به خرد روی آوردند و گردن کشان به نابخردی . 
ارد بزرگ می گوید : گردن کشان خیلی زود برده آدمهای بد کردار می گردند . 
ارد بزرگ می گوید : آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند .  
ارد بزرگ می گوید : پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است . 
  ارد بزرگ می گوید : بن و ریشه هستی مانند گردونه ای دوار است که همه چیز را گرد رسم کرده است برسان : گردش روزها ، چرخش اختران و ستارگان ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، حرکت اتم و …  یکی از تفاوتهای بنیادین اندیشه ی ایرانی و سامی، نگرش گردونه ای آریاییان به هستی و پدیده هایش است. جهان اندیشه ی ایرانی، "پس از مرگ" نیز دارد چرا که آنها هرگز به "آخر خط" نمیرسند، هر پایانی برای ایشان سرآغازی دیگر است، زیرا مرگ را پسرفتی اهریمنانه میدانند. به وارون، در اندیشه ی سامیان، هستی و به ویژه زمان ساختاری راسته ای [خطی] دارد. سامیان بر این باورند که جهان روزی آغازیده است و روزی میمیرد، آنها زمان را دارای آغاز و پایان میدانند. در حالی که هندیان آریایی به تناسخ [گردش همیشگی روانها در تن] باور دارند. ایرانیان زروانگرا نیز، زمان را به چهار دوره سه هزار ساله بخش میکردند دوره نخست که آفرینش، مینوی است. دوره دوم یا بندهشن که اورمزد هستی را می آفریند، بی آنکه اهریمن را بدان راهی باشد. دوره سوم یا گمیچشن که اهریمن هستی را با بدی می آلاید و در پایان، سه هز...






نظرات
ارسال یک نظر