رد شدن به محتوای اصلی

سایت خبری تحلیلی رویداد

سایت خبری تحلیلی رویداد


جایزه "جامعه بین المللی حقوق بشر" برای حنیف مزروعی

Posted: 03 Dec 2009 12:52 PM PST

حنیف مزروعی، روزنامه نگار اصلاح طلب جایزه حقوق بشر "جامعه بین المللی حقوق بشر" در شهر برلین آلمان را دریافت کرد.
صبح روز پنجشنبه 12 آذر در مراسمی که در سالن باغ وزارت امور خارجه آلمان در برلین برگزار شد حنیف مزروعی لوح تقدیری را به عنوان جایزه حقوق بشر رسانه ها از رئیس مجلس فدرال آلمان پرفسور دکتر نوربرت لامرت دریافت کرد.
در این مراسم که به همت جامعه بین المللی حقوق بشر آلمان برگزار شد حنیف مزروعی سردبیر سابق سایت خبری نوروز در سخنانی یاد و خاطره کشته شدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران را گرامی داشت.

حنیف مزروعی همچنین در قسمت دیگری از این مراسم در پرسش به پاسخ به سئوال یکی از حضار در خصوص اینکه حکومت ایران چه زمانی مشروعیت خود را از دست می دهد و ساقط  می شود اظهار داشت هر حکومتی که به رای و نظر مردم اهمیت ندهد و به رای آنان را برای تعیین سرنوشتشان لحاظ نکند در واقع مشروعیت خود را از داده است، اما معتقد هستم که در صورت وقوع چنین وضعیتی که هم اکنون در ایران نیز با آن دست به گریبان هستیم تنها راه انجام اصلاحات و پافشاری بر روش های اصلاح طلبانه برای وقوع تغییرات است.

pn0356.jpg
آقای مزروعی در بخش دیگری از این برنامه به سئوالاتی در خصوص تعداد و نحوه کشته شدن شهروندان ایرانی در اعتراضات خیابانی پاسخ گفت. وی همچنین از فعالیت های کاندیداهای معترض اصلاح طلب برای پیگیری وضعیت کشته شدگان حوادث پس از انتخابات و تشکیل کمیته مشترکی از سوی این نامزدها سخن گفت و از برخورد مسئولان امنیتی با این کمیته مشترک انتقاد نمود.

متن سخنان حنیف مزروعی در این مراسم به شرح زیر است:

به نام خدا
حضار محترم، خانم ها و آقایان
سلام
بسیار خوشوقتم از حضور در جمع شما و مفتخرم به دریافت این نشان از سوی جامعه بین المللی حقوق بشر آلمان. حضور در چنین جمعی برایم کمی سخت و غریب است، زیرا نخستین بار است که پس از حدود 170 روز زندگی مخفیانه در جمعی حاضر می شوم که تعداد افراد آن از انگشتان یک دست  بیشتر است! 170 روز زندگی مخفیانه تنها با یک  کوله پشتی بر دوش، 170 روز مخفی کردن هویت واقعی ام از همه، 170 روزی که می توانم بگویم بهترین و بدترین روزهای عمر 30 ساله ام بوده است و این تجربه عجیب حضور در این جمع را برای من غریب ساخته است!

حدود 170 روز قبل من به همراه جمعی از مردم کشورم به امید ساختن فردای بهتر گرد هم آمدیم تا با امید به آینده بهتر، فردای کشورمان را بسازیم؛ جمعی از جوانان پرشور و مردان و زنان آبدیده در کارزار روزگار، اما نمیدانستیم که شاید آن دیدار آخرین دیدار هر کدام از ما با یکدیگر باشد. 

شاید اگر بخواهم نام دوستانم را که در این مدت به پشت میله های زندان رفته اند باز گویم تمام وقتم به نام بردن از این عزیزان صرف شود که هر کدامشان بر گردن من حق دارند و امروز از روی تک تک آنها خجلم که من در این جا هستم و آنان در پشت میله های زندان اسیر، و باید تاوان دمکراسی خواهی و آزادی خواهیشان را پس بدهند. 

حضار محترم ، خانم ها و آقایان
من از نسلی می آیم که با تجربه گذشتگان سرزمین اش آشناست. از انواع دیکتاتوری ها و انقلاب های مردمی گرفته تا کودتاهای خارجی، از برباد رفتن آرمان های یک انقلاب تا انتخاب مبارزه مسالمت جویانه برای رسیدن به آزادی و دمکراسی، گذشتگان ما، چراغ راه آینده ما شده اند. اگر امروز مردم ایران خواستار تغییر به روش های مسالمت جویانه هستند تنها به این دلیل است که یاد گرفته اند با تکیه بر این تجربه ها، اینبار راهی را در پیش بگیرند که درصد خطا و اشتباه آن کمتر از گذشته است. 

اگر امروز جامعه جوان ایران، دختران و پسران ایرانی حاضرند با پرداخت هزینه های سنگین و پذیرفتن انواع خطرات مانند ضرب و شتم ، زندان ، شکنجه  و حتی مرگ، در خیابان ها حضور یابند و فریاد اعتراض سردهند، تنها به این دلیل است که بیشتر از هر زمان دیگری ارزش آزادی و دمکراسی را دریافته اند و سعی دارند با شجاعت تمام حتی با نثار جان خود این ارزش والای انسانی را به کشوری که به آن تعلق دارند باز گردانند . و براستی باید در مقابل جنبش امروز مردم ایران که بنیان آن بر نفی خشونت است، سر تعظیم فرود آورد. 

سروران گرامی
اینجانب مفتخرم که بعنوان یک ذره کوچک از این حرکت عظیم مردمی، تنها سعی کردم گوشه هایی از این اتفاق بزرگ را که به امید خداوند متعال تاریخ سرزمین مرا دگرگون خواهد کرد به نمایش بگذارم و در آن سهیم باشم.

سایت خبری نوروز به عنوان یک رسانه اصلاح طلب و اینجانب بعنوان جزئی از آن مجموعه، سعی کرده ایم در این مدت صدای مردمی را که به صورت کاملا مسالمت آمیز در خیابان ها حاضر شدند و تنها خواسته شان اجرای دمکراسی و به رسمیت شناختن رای شان بود انعکاس دهیم .
سعی کردیم از جنایاتی که علیه مردم سرزمین مان توسط حاکمان آن صورت گرفته بود پرده برداریم و زندان هایی همچون کهریزک را که به گوانتاناموی ایران مشهور شده ، افشا کنیم و چهره واقعی آن را به نمایش بگذاریم.

سعی داشتیم و دستان خون آلود کسانی که جوانان این سرزمین را در خیابان ها و زندان ها به دامان مرگ فرستاده و شبانه آنان را در قبرستان تهران به خاک سپردند بالا ببریم و به همه نشان دهیم. سعی کردیم خواب راحت را از کودتاگران علیه رای مردم و دمکراسی بگیریم و یاد و خاطره 44 شهید راه آزادی را که بدون هیچ نام و نشانی و دور از چشم و اطلاع خانواده هایشان به خاک سپرده شده  بودند را زنده  بداریم و اجازه ندهیم خون این عزیزان پایمال شود و قاتلان آنها فکر کنند به راحتی می توانند آزادیخواهان این سرزمین را به گلوله ببند و مخفیانه در گوشه ای خاک کنند. 

تلاش کردیم تا نگذاریم نام بیش از 100 شهید که در خیابان های تهران و سایر شهرها به ضرب گلوله و حملات وحشیانه و در زندان ها زیر انواع شکنجه جان باخته اند، فراموش شود. با جمع آوری نام آنان و انتشار آن، به کودتاگران و قاتلان فرزندان آزادیخواه ایران نشان دادیم که هر چند با کشتن دوستان و عزیزان و همرزمان ما صدای آنان را قطع کردند ، اما زمانی که دوستان سبزمان پرچم آزادی خواهی شان را با ریخته شدن خونشان، بر زمین نهادند، ما همچنان هستیم تا پرچم آنها را برداریم و با انگیزه ای بیشتر از پیش، آرمان هایمان را تجلی ببخشیم.

اما در این راه من تنها عضوی از اعضای یک مجموعه بودم و شاید تنها به سبب سمت سردبیری بود که بعنوان مسئول انتشار این اخبار نامم مطرح و برجسته شد، اما حقیقت این است که اینها همه به همت فعالیت گروهی همکارانم در سایت نوروز به ثمر نشست و عزیزان و دوستان دیگری بودند که در سخت ترین شرایط خفقان در ایران ما را در انجام این اخبار یاری رساندند . 
متاسفم که امروز همکاران عزیز من در پشت میله های زندان اوین هستند و من به نمایندگی از آنان این جایزه را دریافت می کنم . در حقیقت مستحق ترین افراد برای دریافت چنین جایزه ای آنها هستند که افشای حقیقت ، آنان را به سلول های انفرادی کشانده است. 

گرامی می دارم همراهی دوستانم را و  درود می فرستم به شهیدانی که در حوادث پس از انتخابات جان خود را برای رسیدن به آزادی و دمکراسی در میهن شان فدا کردند و خوشحالم که وجدانم آسوده خواهد بود که در برابر کشته شدن خواهران و برادرانم سکوت پیشه نکردیم و فریاد حق طلبی و عدالت خواهی را سر دادیم. 
به امید آزادی همه اسیران راه آزادی در کشورم و به امید زندگی در ایرانی آزاد. ایرانی که مردمانش به جرم آزادی خواهی کشته نشوند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

Alef dot ir

Alef dot ir دانشگاه بستنی‌سازی تاسيس شد زوج مسن به فاصله یک روز از هم درگذشتند كاركنان كنسولگری فرانسه اعتصاب كردند کواکبیان: هولوکاست جزء منافع ملی نیست مجيدي: داوري حق ما را خورد عنايت: به مظفري‌زاده نمره قبولي مي‌دهم سعید زيباكلام ميهمان امشب "ديروز امروز فردا" مذاکره برای آزادی شالیط متوقف شد اژه‌ای: انقلاب ما صرفا اخلاقی نبود خاطرات عزت‌‌شاهی از مقام معظم رهبری فردا آخرین مهلت ثبت‌نام در کنکور کارشناسی‌ارشد 5 روش برای شناخت دقیق انقلاب مردی همسر مطلقه‌اش را با 19موش ترساند سرپرست دانشگاه محقق اردبیلی منصوب شد رامين: درحفظ كليدواژه‌هاي امام(ره) ضعف داريم طلسم تساوی‌های دربی شکست پایان مهلت یونسکو برای تعدیل جهان‌نما اقدام دانشگاه آزاد برای گرفتن امضا از نمایندگان علت مرگ پزشک کهریزک مشخص شد مجهز شدن کلیساها به سیستم حضور و غیاب مبتلايان به آلزايمر نرگس بو کنند عکس/ دست نوازش یوزپلنگ بر سر بچه آهو علت ترافیک در تونل توحید اظهارات خصمانه...

بن و ریشه هستی مانند گردونه ای دوار است

ارد بزرگ می گوید : بن و ریشه هستی مانند گردونه ای دوار است که همه چیز را گرد رسم کرده است برسان : گردش روزها ، چرخش اختران و ستارگان ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، حرکت اتم و … یکی از تفاوتهای بنیادین اندیشه ی ایرانی و سامی، نگرش گردونه ای آریاییان به هستی و پدیده هایش است. جهان اندیشه ی ایرانی، "پس از مرگ" نیز دارد چرا که آنها هرگز به "آخر خط" نمیرسند، هر پایانی برای ایشان سرآغازی دیگر است، زیرا مرگ را پسرفتی اهریمنانه میدانند. به وارون، در اندیشه ی سامیان، هستی و به ویژه زمان ساختاری راسته ای [خطی] دارد. سامیان بر این باورند که جهان روزی آغازیده است و روزی میمیرد، آنها زمان را دارای آغاز و پایان میدانند. در حالی که هندیان آریایی به تناسخ [گردش همیشگی روانها در تن] باور دارند. ایرانیان زروانگرا نیز، زمان را به چهار دوره سه هزار ساله بخش میکردند دوره نخست که آفرینش، مینوی است. دوره دوم یا بندهشن که اورمزد هستی را می آفریند، بی آنکه اهریمن را بدان راهی باشد. دوره سوم یا گمیچشن که اهریمن هستی را با بدی می آلاید و در پایان، سه هز...

کتاب سیصد جمله و بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه

سیصد جمله مجموعه ای از سخنان قصار و کوتاه ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران برای مطالعه کتاب به چهار لینک زیر مراجعه کنید بخش نخست کتاب سیصد جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران بخش دوم کتاب سیصد جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران سیصد جمله - ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه امروز صبح عازم مرکز شهر و فروشگاه های کتاب خیابان انقلاب شدم بازار نشر هم قسمتی از پیکره ناقص فرهنگی ماست . با چند ناشر و کتاب فروش صحبت کردم . یکی از آنها می گفت تجدید چاپ ها براساس تیراژ واقعی فروش کتاب نیست. کتابی را در دست گرفت و گفت این کتاب از نشر اول آن است که مربوط به سال قبل است اما هم اکنون چاپ یازدهم آن هم آمده و در بعضی از کتاب فروشی ها هست . به او گفتم چطور ؟ اگر این کتاب این قدر فروش داشته که به چاپ یازدهم رسیده پس شما چطور نسخه اولیه آن را می فروشید و او در پاسخ گفت مسئله همین جاست چون این تیراژ را مردم نخریده اند بلکه سازمان های دولتی خاص بر اساس افکار خود نسخه های بسیاری را پیش خری...