رد شدن به محتوای اصلی

مهارت برقراری ارتباط‌

http://i19.tinypic.com/538dvfn.jpg


ما باید یاد بگیریم که هر کسی را با هر توانایی و شرایطی بپذیریم. یعنی زمانی که با او صحبت می‌کنیم به جز موضوع بحث و یا مشکل به چیز دیگری توجه نکنیم و سوگیری نداشته باشیم. این یعنی پذیرش بی‌قید و شرط. ‌


‌* صداقت و همرنگی ‌

باید رابطه‌ای را ایجاد کنیم که صداقت و همرنگی جزء ارکان اصلی آن باشد. باید این اطمینان را به فرد بدهیم که همه حرفهایی که زده می‌شود، همه با صداقت است و دروغی وجود ندارد. باید جوی به وجود آوریم که اعتماد و اطمینان در آن حاکم باشد و فرد بداند که این حرفها از ته دل گفته می‌شود و همچنین این اطمینان را به مخاطب بدهیم که این حرفها به گونه راز هیچ گاه بر ملاء نمی‌شود و اگر جایی هم بازگو شود با اجازه خود شماست. ما باید آن قدر در این کار تمرین کنیم و این جو اطمینان و اعتماد را به وجود بیاوریم که شکی باقی نماند. ‌


‌* همدلی، همدردی ‌

سعی کنیم با او همدردی کنیم، خودمان را جای او بگذاریم و احساسش را درک کنیم با توجه به این که احساس انتقال دادنی نیست ولی با اندکی سعی می‌توانیم در جایگاه فرد قرار بگیریم. این بدان معنا نیست که اگر فرد به اندازه‌ای ناراحت است که گریه می‌کند ما هم با او گریه کنیم، بلکه با حالت غمگینی خود می‌توانیم حالت غم‌انگیز او را درک کنیم. بعضی اوقات می‌توانیم با سر تکان دادن، حرفهای او را تأیید کنیم و حتی با تکرار حرف او می‌توانیم به او بفهمانیم که به حرفهایش گوش می‌دهیم. ‌ارد بزرگ نظری کامل در این مورد بیان می دارد : تنها راه ماندگاری هر مراوده دوستانه ایی ، رسیدن به ساختاری مشترک است .
در پایان این ارکان چیزی که خیلی مهم است دوری از پیش داوری است. نباید قبل از صحبت با مخاطب، درباره او نظر دهیم و همچنین نباید در نتیجه‌گیری بحث، سوگیری داشته باشیم. یعنی نظر خودمان را القاء کنیم و جمع‌بندی بحث را فقط از آن جنبه که خودمان می‌بینیم انجام دهیم. علاوه بر مسائلی که ذکر شد عواملی دیگر در یک ارتباط مؤثر وجود دارد.از جمله اینکه ما باید یک ارتباط غیرکلامی با مخاطب به وجود آوریم. خود این ارتباط به 3 دسته تقسیم می‌شود: ‌

‌1) وضع بدنی ‌
‌2) ارتباط چشمی ‌
‌3) لبخند ‌
الف) وضع بدنی ‌

هنگامی که افراد از لحاظ هیجانی آرمیده‌اند، گرایش به آن دارند که در وضعیت راحت و آرامی ایستاده یا بنشینند. دستها به حالت باز هستند. یعنی، در هم گره نشده‌اند. هنگامی که از لحاظ هیجانی عصبی و ناراحت‌اند، در حالتی ناآرام، با دستانی به هم فشرده و گره خورده گویی که در برابر باد مقاومت می‌کنند، می‌ایستند یا می‌نشینند. وضعیت آرام یا هیجانی احتمالا از سوی دیگران به عنوان علامتی دال بر علاقه یا بی‌علاقگی نسبت به آنها تلقی می‌شود، خم شدن به سمت جلو با حالتی که زاویه ملایمی دارد، شاید علاقه‌مندی یا توجه است. تکیه به عقب و زاویه باز نسبت به جلو علامت بی‌علاقگی یا علاقه کم است. خم شدن به سمت جلو و همراه با حالت خودمانی و گشوده به طرف مقابل این علامت را می‌دهد که به صحبت خود ادامه دهد. ‌


ب) ارتباط چشمی ‌

هنگامی که کسی مشغول شنیدن است، نسبت به زمانی که مشغول صحبت است، تماس چشمی بیشتری برقرار ساخته و آن را حفظ می‌کند. همین طور زمانی که کسی طرف مقابل را دوست دارد، ارتباط چشمی بیشتری برقرار می‌شود. افزایش تماس چشمی (اما نه خیره شدن، که ممکن است علامت مخالفت و عناد تفسیر شود) می‌تواند علامتی برای تشویق دیگری باشد. دوختن چشمها به کف اتاق می‌تواند علامتی باشدبرای آن که دیگری حرف خود را قطع کند. افزایش تماس چشمی نیز می‌تواند نشانه صمیمیت باشد. اما، خیرگی دائمی ممکن است باعث ناراحت کردن طرف مقابل شود. ‌

ج) لبخند ‌

افرادی که لبخند می‌زنند، معمولا جذاب‌تر از افراد دیگر درجه بندی می‌شوند، حتی زمانی که به افراد درجه‌بندی‌ کننده بگوییم مواظب تأثیر لبخند بر ارزیابی خود باشند. ‌


‌* استفاده از علائم غیرکلامی برای بهبود ارتباط ‌

به یک معنا، مهارت‌های خوب گوش فرا دادن را می‌توان مهارت‌های خوب تماشا کردن دانست. اگر به علائم غیرکلامی طرف مقابل توجه کرده و آن را درست تفسیر کنید، می‌توانید پیام کلی آن فرد را کاملتر درک نمایید. به عنوان یک شنونده، زبان بدنی شما پیام‌هایی به گوینده ارسال می‌دارد. شما می‌توانید مقداری اعتماد ارائه کرده و فضایی فراهم آورید که نشان می‌دهد خواهان شنیدن آن چیزی هستید که او می‌خواهد به شما بگوید. چنین وضعیتی با استفاده از حالت بدنی باز و آرمیده، تمایل به سوی جلو، تماس چشمی خوب و تکان دادن سر در زمانهای مختلف بدست خواهد آمد. ‌

به یک معنای دیگر، مهارت‌های خوب صحبت کردن عبارتند از مهارت‌های خوب رفتار کردن. شاید بخواهید از این موضوع مطمئن شوید که نکند زبان بدنی شما به جای تقویت پیام کلمات‌تان آن را تضعیف می‌کند، اگر شدت آهنگ صدایتان را متوسط کرده و تماس چشمی خوبی برقرار کنید، شاید احتمال جدی گرفتن تقاضای شما بیشتر شود. اما صدای آرام با چشمانی روبه پایین چنین حالتی را ندارد.علائم غیرکلامی می‌توانند مانع ارتباط روشن و صریح شوند. اما این نیز درست است که آنها می‌توانند صراحت یک ارتباط را تسهیل کنند.‌


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

Alef dot ir

Alef dot ir دانشگاه بستنی‌سازی تاسيس شد زوج مسن به فاصله یک روز از هم درگذشتند كاركنان كنسولگری فرانسه اعتصاب كردند کواکبیان: هولوکاست جزء منافع ملی نیست مجيدي: داوري حق ما را خورد عنايت: به مظفري‌زاده نمره قبولي مي‌دهم سعید زيباكلام ميهمان امشب "ديروز امروز فردا" مذاکره برای آزادی شالیط متوقف شد اژه‌ای: انقلاب ما صرفا اخلاقی نبود خاطرات عزت‌‌شاهی از مقام معظم رهبری فردا آخرین مهلت ثبت‌نام در کنکور کارشناسی‌ارشد 5 روش برای شناخت دقیق انقلاب مردی همسر مطلقه‌اش را با 19موش ترساند سرپرست دانشگاه محقق اردبیلی منصوب شد رامين: درحفظ كليدواژه‌هاي امام(ره) ضعف داريم طلسم تساوی‌های دربی شکست پایان مهلت یونسکو برای تعدیل جهان‌نما اقدام دانشگاه آزاد برای گرفتن امضا از نمایندگان علت مرگ پزشک کهریزک مشخص شد مجهز شدن کلیساها به سیستم حضور و غیاب مبتلايان به آلزايمر نرگس بو کنند عکس/ دست نوازش یوزپلنگ بر سر بچه آهو علت ترافیک در تونل توحید اظهارات خصمانه...

بن و ریشه هستی مانند گردونه ای دوار است

ارد بزرگ می گوید : بن و ریشه هستی مانند گردونه ای دوار است که همه چیز را گرد رسم کرده است برسان : گردش روزها ، چرخش اختران و ستارگان ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، حرکت اتم و … یکی از تفاوتهای بنیادین اندیشه ی ایرانی و سامی، نگرش گردونه ای آریاییان به هستی و پدیده هایش است. جهان اندیشه ی ایرانی، "پس از مرگ" نیز دارد چرا که آنها هرگز به "آخر خط" نمیرسند، هر پایانی برای ایشان سرآغازی دیگر است، زیرا مرگ را پسرفتی اهریمنانه میدانند. به وارون، در اندیشه ی سامیان، هستی و به ویژه زمان ساختاری راسته ای [خطی] دارد. سامیان بر این باورند که جهان روزی آغازیده است و روزی میمیرد، آنها زمان را دارای آغاز و پایان میدانند. در حالی که هندیان آریایی به تناسخ [گردش همیشگی روانها در تن] باور دارند. ایرانیان زروانگرا نیز، زمان را به چهار دوره سه هزار ساله بخش میکردند دوره نخست که آفرینش، مینوی است. دوره دوم یا بندهشن که اورمزد هستی را می آفریند، بی آنکه اهریمن را بدان راهی باشد. دوره سوم یا گمیچشن که اهریمن هستی را با بدی می آلاید و در پایان، سه هز...

کتاب سیصد جمله و بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه

سیصد جمله مجموعه ای از سخنان قصار و کوتاه ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران برای مطالعه کتاب به چهار لینک زیر مراجعه کنید بخش نخست کتاب سیصد جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران بخش دوم کتاب سیصد جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران سیصد جمله - ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه امروز صبح عازم مرکز شهر و فروشگاه های کتاب خیابان انقلاب شدم بازار نشر هم قسمتی از پیکره ناقص فرهنگی ماست . با چند ناشر و کتاب فروش صحبت کردم . یکی از آنها می گفت تجدید چاپ ها براساس تیراژ واقعی فروش کتاب نیست. کتابی را در دست گرفت و گفت این کتاب از نشر اول آن است که مربوط به سال قبل است اما هم اکنون چاپ یازدهم آن هم آمده و در بعضی از کتاب فروشی ها هست . به او گفتم چطور ؟ اگر این کتاب این قدر فروش داشته که به چاپ یازدهم رسیده پس شما چطور نسخه اولیه آن را می فروشید و او در پاسخ گفت مسئله همین جاست چون این تیراژ را مردم نخریده اند بلکه سازمان های دولتی خاص بر اساس افکار خود نسخه های بسیاری را پیش خری...