لاله گیاهی است از تولیپ، که به وسیلهِ پیاز تکثیر میشود، و در بهار به گل مینشیند.
نوع هلندی آن در تمام جهان معروف است، ولی آیا میدانید، که این گل در کوههای ایران میروید، و آن را در قرن 16 از راه ترکیه به اروپا بردهاند، که سرانجام به هلند رسیده، و مورد توجه گلکاران قرار گرفته است. و متخصصان هلندی نیز به پرورش آن همت گماشته، و نژاد آن را تغییر دادهاند. و هم اکنون با تکثیر و فروش آن همه ساله ارز زیادی به کشور خود وارد میسازند.
لاله تقریباً در ادبیات تمام زبانها مظهر زیبایی است، و هر موجود زیبا را به آن تشبیه میکنند.
ارد بزرگ متفکر نامدار ، آمیختگی زندگی انسانی با گل لاله را اینگونه بیان می دارد : آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند .
شهرت لاله به سبب گلهای جامی شکل آن است.
امروزه نوعی وحشی از گلهای لاله در کوههای کردستان ایران میروید، کشورهای اروپایی خریدار آن هستند، آنها سعی می کنند تا در مملکت خود این لاله را پرورش دهند، و زینت بخش محیط زندگی خود سازند.
علاوه بر لاله معمولی، در دنیای بزرگ ما درخت لاله نیز وجود دارد. این درخت برگریز و زیبا بومی آمریکاست، و گلهای لاله زرد یا نارنجی دارد، اما هم اکنون به اغلب کشورهای اروپایی برده شده است. درخت لاله، علاوه براینکه زینتی است، چوبش نیز بسیار مرغوب است، و در ساختن مبل، و تختخواب، و میز، و سایر اثاث چوبی خانه به کار میرود، و باغهای درخت لاله، هم خیلی زیبا و هم سودآور است.
ارد بزرگ می گوید : بن و ریشه هستی مانند گردونه ای دوار است که همه چیز را گرد رسم کرده است برسان : گردش روزها ، چرخش اختران و ستارگان ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، حرکت اتم و … یکی از تفاوتهای بنیادین اندیشه ی ایرانی و سامی، نگرش گردونه ای آریاییان به هستی و پدیده هایش است. جهان اندیشه ی ایرانی، "پس از مرگ" نیز دارد چرا که آنها هرگز به "آخر خط" نمیرسند، هر پایانی برای ایشان سرآغازی دیگر است، زیرا مرگ را پسرفتی اهریمنانه میدانند. به وارون، در اندیشه ی سامیان، هستی و به ویژه زمان ساختاری راسته ای [خطی] دارد. سامیان بر این باورند که جهان روزی آغازیده است و روزی میمیرد، آنها زمان را دارای آغاز و پایان میدانند. در حالی که هندیان آریایی به تناسخ [گردش همیشگی روانها در تن] باور دارند. ایرانیان زروانگرا نیز، زمان را به چهار دوره سه هزار ساله بخش میکردند دوره نخست که آفرینش، مینوی است. دوره دوم یا بندهشن که اورمزد هستی را می آفریند، بی آنکه اهریمن را بدان راهی باشد. دوره سوم یا گمیچشن که اهریمن هستی را با بدی می آلاید و در پایان، سه هز...
نظرات
ارسال یک نظر